هفته 29 و تغییر اسم انتخابیمون.........

سلام همه زندگیه من

سلام عشق مامان

سلام قند عسلم بوس بوس بوس بوس بوس

مامان تنبلت چند وقتیه نیومده از پسر گلش بنویسه  الان دیگه حسابی بزرگ شدی جوجوی من 29 هفتته وروجکم

حسابی بازیگوش شدی و با این کارات مامانتو سرگرم کردی تا براش سخت نگذره

بابا دوس داره سریع تموم بشه تا ببینتت البته منم دلم میخواد یکم زودتر بگذره

عشق مامان هر لحظه فکر درگیره که وقتی دنیا اومدی و برای اولین نگاه میبینمت چه حسی بهم دست میده چیکا میکنم حتی تصورشم برام سخته پسرم

امیدوارم این روزا به خوبی و خوشی بگذره و راحت بغلت کنم و بیام خاطره ی زایمانمو بنویسم

راسی برات کلی خرید کردیم عزیزم ولی هنوز نچیدم چند روز دیگه ام میخوام برات مهمونی بگیرم

مامان همیشه مواظبته عزیز دلم هر بار که تکون میخوری از ته دل خدارو شکر میکنم که حالت خوبه

خیلی خیلی خیلی دوست داریمممممممممممممممممممممممممم

راسی مامانی من اسم مسیحارو برات انتخاب کرده بودم بنا به دلایلی که بعدا برات توضیح میدم کنسل شد ایشالله اسمو قطعیتو میام میگم چون میترسم اونم عوض بشه